۱۳۸۷ خرداد ۱۱, شنبه

به یاد عزیزترین

هر وقت دلم میگیره یه شعر نجاتم مبده، این بار اخوان ثالث، واقعا شعریه تکونکی به من میده. کاشکی یکم استعداد شعر داشتم، شاید دارم و نمیدوونم.
در آن پر شور لحظه
دل من با چه اصراري ترا خواست،
و من ميدانم چرا خواست،
و مي دانم كه پوچ هستي و اين لحظه هاي پژمرنده
كه نامش عمر و دنياست ،
اگر باشي تو با من، خوب و جاويدان و زيباست

تحریم؟

چند روز پیش خوندم که یک بانک خارجی داره تو ایران شعبه می زنه یا زده. اصلا حس این که برم دنبال اسم و فامیلش رو نداشتم. فقط دارم واقعا به عینه می بینم همه یه جورایی سر کاریم. تا دیروز می گفتن بانکهای ایران تحریم، امروز یه بانک خارجی تاسیس میشه. اگه پیدا کنم عامل این سر کار گذاشتن رو میدونم چیکارش کنم. با خودم خیلی کلنجار میرم که دیگه این سایت خوونی رو بذارم کنار باز روز بعد دنبال اخبار می چرخم. بابا شدم مثل کش قیتوون(املاش درسته؟) هر اخبار کلی آزارم میده.

۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

زندگی

از اون روزهایی که خودم رو شناختم، به هدف زندگی کردن فکر کردم، هیچوقت به یه نتیجه معقول نرسیدم.شاید عقلم کمه؟ هر جا که بحث زندگی بود همه می گفتن آقا از زندگی لذت ببرین، خوش باشین. کدوم از این آدمهای موفق(به معنای واقعی نه دانشجوی دکترای کانادا و بلاد غرب) بدون عذاب و دغدغه به جایی رسیده؟
پس از این 29 سال باید گفت ما زاده شدیم فقط برای عذاب و دیگر هیچ. زندگی یعنی عذاب عذاب عذاب. غیر این داریم خودمون رو گول می زنیم. دیگه درک این موضوع و هضمش برام راحته که دنبال آرامش نباشم و نخواهم بود. ولی برای اینکه با این زجر و عذاب همیشگی کنار بیایم، یه جورایی باهاش ارتباط برقرار کردم و باهاش حال می کنم.
در پيش چشم دنيا
دوران عمر ما
يك قطره دربرابر اقيانوس

در چشمهاي آنهمه خورشيد كهكشان
عمر جهانيان
كم سوتراز حقارت يك فانوس
افسوس !

۱۳۸۷ خرداد ۶, دوشنبه

کاراکترسیاست

یه چندتایی کتاب از این آدمهایی که در اوایل انقلاب بر سر کار اومدن خوندم،هر کدوم میگن من فلان کارو کردم و از این حرفها، یکی نیست بگه جان عمه جانت شعر نگو، تو اگه کارت درست بود که کله نمی شدی. سیاست که خاله بازی نیست. نظرم اینه که هر کی میخواد با راستگویی بیاد جلو یک احمق بیش نیس. .... یه چیزه دیگه، هیچوقت نگین ما میخواهیم زندگیمون رو بکنیم و به دین و این چیزها هم کاری نداریم، اگه توی یک کشوری مثل ایران می خواهین زندگی کنین این رو بدونین که اگه شما هم به دین کاری نداشته باشین، دین به شما کار داره می گی نه، امتحانش کن.........

سیب

بعضی وقتها یا شاید همه وقتها یه شعر از شاعری خوب، حمید مصدق:
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی
و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت

۱۳۸۷ خرداد ۴, شنبه

بیکاری ها...

این دومین باری هست که به ابطحی گیردادن، بنده خدا بجای اینکه بنویسه شهادت حضرت زهرا، نوشته وفات. حالا یه سری احمق داد و بیداد میکنن. آخه ساده لوح مهم اینه که ایشون از این دیار کوچ کردن. واقعا با وجود این آدمها چی در انتظار ماست. فک اسلام و حضرتش روآوردن پایین. http://www.taakhar.blogfa.com/post-168.aspx

۱۳۸۷ خرداد ۳, جمعه

سیاست،شک...

چند وقت پیش یک کتاب از این آقای علیرضای نوری زاده خوندم در مورد قتلهای زنجیره ای(سونای زعفرانیه)، کلا از نظر سیاسی با یه بز فرق ندارم، ولی یه چیز هایی توش هست که آزاردهنده هست. بکلی آدمی رو یه شک میندازه، به آدمها، روابط، محیط...... شک میکنی به باورهات، واقعا همه ما بازیچه هستیم؟ ......یه جورایی فکر میکنم خدا دیگه کاری به کاره دنیا نداره و داره یه دنیای دیگه میسازه، حتما تجربه اش هم بیشتر شده.....این احتمال رو می تونی بدی که همه همدست هستن. این سیاست با همه این حرفا شیرینه، لااقل از دور که این جور به نظر میاد. در مورد صحت این کتاب هیچی نمی تونم بگم، خودتون قضاوت کنین.http://rapidshare.com/files/61430777/Sonaye_zaferanie.zip

نقد و سی نما

قضیه از این قراره که این آقایوون منتقد سی نما ادعا دارن که این سی نماگرها اصلا نمی فهمن چی میسازن و این منتقدها هستن که ساخته این بدبختها رو می پرورانند، منظورم موضوع فیلم. یه جورایی با این اهل نقد حال نمی کنم.

میلیونر

امروز با بچه های خاک پاک بلژیک ساکن لوون توی یک کافه نشسته بودیم، بحث سر این بود که اگه کلی پول گیرمون بیاد هر کی چه میکنه، اصلا نمی خوام قضاوتی کنم، یه سری می خواستن سرمایه گذاری کنن، یکی نیکوکاریش گل کرد، ولی خیلی حسودیم شد به اوونی که اصلا به پولدار بودن فکر نکرده بود. بعضیها چقدر راحت هستن، خوش به حالشوون...حالا مرتب حرص بخور...