۱۳۸۷ مهر ۲, سه‌شنبه

جنگ

یک چیزهاییشو یادم میاد. مثلا تو خیابون ولیعصر کرکره مغازهها نیمه کشیده بود. نمیدونم چرا مردم تو اون موقع هیچی نمیگفتن. همه پی کاره خودشون بودن. چه ظلمی که به ماها نشد. به اسم دفاع از میهن 8 سال مردم رو بیچاره کردن. همیشه خوشی زیاد این چیزها رو به ارمغان میاره. همین ه.ر که الان خودشو اصلاح طلب میدونه و اون ر.م.خ رهبر فقید. میخوام منتظر بمونم ببینم کی میشه جنایات این قوم در یک دادگاه بررسی بشه. مگه نه اینکه در تمام دنیا رسم بر اینه. شاید اگه بعد از اون 2سال اول جنگ، آقایون چنگ رو خاتمه میدادند، ایران عزیز جایگاهی بس بالاتر داشت. انتخابات رییس جمهوری نزدیک هست. تمام کسانی که احتمال کاندیداتوری شون میره اون زمانها برسر کار بودن، چه بسیارشان در همین سپاه. من به عنوان یک انسان آزاده رای میدهم ولی توقع دارم حداقل رییس جمهور آتی حق سخن گفتن رو به مردم بده و فکر کنم این کف توقعات هست. البته به حرفی که زدم اعتقادی ندارم. چون اگه تو این جامعه ایرانی کف توقع رو داشته باشی چیزی دامنت رو نمیگیره بل باید بالاترین حد رو بخواهی تا کف رو بدست آوری و البته من هم منظورم همان کف عملی است نه تئوری. چه خوب میشد اگه کسانی که بیش از من علم دارند جاده تفحص بر 8 سال جنگ رو ایجاد کنند. اگر من به اندازه نیاز دانش میداشتم آغازگر این راه میشدم.ولی افسوس در این حدو اندازه نمیباشم. شاید اگر آن 8 سال نبود من الان در جایی دیگر و کاری دیگر میکردم.

هیچ نظری موجود نیست: